۳۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خوراسگان» ثبت شده است

شهیدحسن اسماعیلی

شهید حسن اسماعیلی

نام پدر: اسماعیل

تاریخ تولد : ۱۳۳۳

محل تولد:خوراسگان

تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۶/۱۷

زندگینامه 

سال ۱۳۳۳ صحیفه زندگی اش گشوده گشت. وجود خاکی اش تن پوشی از حریر عشق معبود داشت که در هر مجالی  - در حصار تنهایی اش، در جمع مشتاقانش و در محافل انسش - دوستی معبود را چون خاتمی گران سنگ بر انگشتری وجود بی نشانه خود می نهاد، خوش خلقی اش را از دیگران دریغ نمی کرد و عطر خوش مهر و صفایش همه جا پراکنده بود. چندگاهی در مکتب خوان معرفت نشست و توشه از آن برگرفت‌ لعل تشنه وجودش تنعا فراگیرنده علم و دانش نبود بلکه در اوقات بیکاری نیز در امور فرهنگی ، سیاسی و مذهبی مسجد فعالیت میکرد و عطش درونی اش را فرو می نشاند. همگام با خانواده و دوستان در راهپیمایی و تظاهرات علیه رژیم منحوس پهلوی مشارکت می کرد و بیرق سپید پیروزی اسلام را به عشق شکوفایی انقلاب برمی افراشت. 

شهید محمدرضا اسماعیلی

شهید محمدرضا اسماعیلی

نام پدر: اسماعیل

تاریخ تولد : ۱۳۴۹/۳/۱

محل تولد:خوراسگان

محل شهادت: اسکله الامیه

تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۶/۱۱

زندگینامه 

سال ۱۳۴۳ در یکی از روستاهای مشهورترین سرزمین آریا موسوم به «سنجوانمره» تولد یافت. پرنده ای آسمانی در افق ذهن شوریده اش پرواز کرده بود و او را به بزم رقص و سماع لاهوتیان رهنمون کرده بود. آتشی که از آتشکده دلش شعله می کشید و دیدگانش را می سوزاند او را در بی قراری بدانجا رسانده بود که قصد آن داشت تا لذت لحظه های ناب مکاشفه اولیاء را به مذاق دل نیز بچشاند. از همین رهگذر بود که زمزمه های عاشقانه شبانه اش ، خستگی را نمیشناخت و هرروز بیش از پیش ، او را با راز و نیاز و ستایش های سبزش به سوی معبود به حرکت وا می داشت. با رسیدن ایام علم اندوزی ، قصد آن کرد تا تلخی نادانی را با شیرینی میوه دانایی از میان بردارد لذا یک چند _ تا مقطع دیپلم _ در کنار نهال بارآور معرفت نشست.

شهید حسن اسماعیلی

شهید حسن اسماعیلی

نام پدر: اسدالله

تاریخ تولد : ۱۳۴۳/۹/۲۲

محل تولد:خوراسگان

محل شهادت: عین خوش

تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۸/۱۱

زندگینامه

خواندن فصل زیستن از کتاب زندگی را سال ۱۳۴۳ ، در شهر گنبدهای فیروزه ای و در مکانی موسوم به «خوراسگان» آغاز کرد.کودکی بیش نبود که تسبیح خداوند را به جا می آورد  و همراه پدر، در خانه پروردگار سر عبودیت بر درگاه الهیت می سایید و در زیز زلال جاری نوری که از آسمان باریده بود ، آیینه باطن را صفا می داد. حلاوت گفتار آموزگار ، او را به سوی سرای علم رهنمون کرد و پنج سال در این سرا کتاب علم را ورق زد اما با نواخته شدن ساز ناکوک روزگار، دست از تحصیل کشید . آن زمان که مردترین مرد روزگار در کنار شریعه تاریخ ، خطابه ای بلیغ را ایراد فرمود ، ندایش را به گوش دل شنید و با وجود سن اندک اش یاری رساندن به او را در دل پروراند. پس از آن که غراز و نشیب انقلاب پشت سر گذارده شد ، او‌ که الفبای عشق و ایثار را در محضر برترین آنوزگار هستی تعلیم گرفته بود ، با یورش سبعانه دشمن و پس از فراگیری آموزش های نظامی و عقیدتی ، مدت ۷ ماه راهی مهد مردان خونین تبار شد. 

شهید احمد اسماعیلی

شهید احمد اسماعیلی

نام پدر: عباسعلی

تاریخ تولد : ۱۳۴۷/۱/۲

محل تولد:خوراسگان

محل شهادت: شلمچه

تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۱/۷

زندگینامه 

سال ۱۳۴۷ درخاتون شهرهای ایران زمین و در قریه ای موسوم به «خاتون آباد»، چشم به جهان گشود. در کتب پدری که آیه آیه صحیفه حق در گنجینه دل و ذهن جای داشت، به بلندای بام شریعت دست داشت. در سماع عارفانه لاهوتیان ، دست عنایت معبود را در دست گرفت و در طریقت احمد (ص) گام برداشتن را آغاز کرد تا با تکاپوی گشودن قلعه های رضای کردگار، به فتح قله های مکاشفه دست یابد و چون راهیان وادی انس، بدانجا رسد که ملائکه السماء، بر قلب تبدار و جان بی قرارش نماز کنند. پیوسته محبت را در نظر داشت و با زمزمه غزل عبودیت حق، در سرایش و تمرین شکیبایی و پرهیزگاری در ماه صیام ، به پاس ستایش محبوب می ایستاد. وجودش غبار کوی اهل بیت (ع) بود ، یه سالار شهیدان (ع) عشق می ورزید و با خواندن زیارتش، گویی با او تجدید میثاق می کرد. مهربانانه با خلق می زیست و در اخلاق و غیرت شهره بود. به گاه آموختن یک چند -تا کلاس دوم راهنمایی - در مکتب آموزگار دانایی، تلمذ درس عشق می کرد و به چنان معرفتی دست یافت که با هجوم یزیدیان زمان، به خیل حسینیان پیوست تا باران «إنا فتحنا» را بر چهره خاک آلود میهن بباراند. پیشانی بر جای پای حسین (ع) می سایید و پیش می رفت تا اینکه سرانجام سال ۱۳۶۵ در شلمچه»، دراثر اصابت گلوله ای به قلبش، جامی از شهد نوشین شهادت را نوشید و لیاقت حضور در خمخانه عشق الهی یافت.


شهید عبدالرسول اسلامی

شهید عبدالرسول اسلامی

نام پدر: عبدالرحیم

تاریخ تولد : ۱۳۳۸/۱/۶

محل تولد:خوراسگان

محل شهادت: محور پاسگاه زید

تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۱۲/۳

زندگینامه

سال 1388 به گاه شکوفایی درباره طبیعت و جوانه زدن شکوفه های سپید بر قامت درختان، با آمدنش قضای روستای «مشکنان» شهر خوراسگان را مشکباران و معطر کرد. در پناه پدری که با دستان رنجدیده کارگری و مادری که با قالی بافی جبران کمبود درآمد خانواده را می کرد، رشد کرد و بالید. آرام دلش ترانه توحیدی نماز، تلاوت کتاب حقیقت و ادعیه و زیارات اهل بیت (ع) بود. به گاه آموختن بر آن شد تا از اقلیم بی خبری به در آید پس قدم در این راه بی پایان نهاد و با پشتکار جدی طی طریق کرد. همت عالی اش در کسب علم آن چنان بود که توانست در یک سال مقطع چهارم و پنجم ابتدایی را پشت سر گذارد. شرایط سخت زندگی او را بر آن داشت تا پس از اتمام دوران دبیرستان کار کند و تحصیلش را به شکل شبانه ادامه دهد. آن گاه که مردی از قبیله بزرگ مردان با صلابت در برابر ناعدالتی حکومت پهلوی قد علم کرد و شب شکن فضای تاریک ایران شد، «عبد الرسول» با شرکت در تظاهرات ها، مراسم مذهبی و فعالیت های انقلابی بر پیر خود نماز برد و اوامرش را با گوش جان نیوشید. همچنین از طریق اعزام داوطلبانه به «کردستان» و عضویت در بسیج و سپاه به خدمت و حضورش در پیروزی انقلاب تداوم بخشید. آن گاه که آتش خشم و عطش تهاجم دشمن بر گستره خاک وطن جاری شدن آغاز کرد با گذراندن دوره آموزشی در بسیج «خوراسگان» و سپری کردن دوره عقیدتی نظامی در «پادگان غدیر» به جمع خونین کفنان پیوست. مبارزه با گروهک های ضد انقلاب در منطقه «کردستان»، فعالیت در ستاد مبارزه با مواد مخدر، شرکت در عملیات های «فتح المبین»، «بیت المقدس»، «رمضان»، «محرم»، «و الفجر ۴» و عملیات «خیبر» از جمله جان نثاری ها و حماسه آفرینی های اوست که کارنامه زندگی اش را درخشان کرده است. فرجام ۲سال حضورش در جمع افلاکیان  در تاریخ ۱۳۶۲/۱۲/۳ با اصابت ترکش خمپاره بر پیکر پاکش در عملیات سال خیبر جاودانه گشت و در حریم امن یار ساکن شد.