زندگی نامه+سخنان شهید در ادامه مطلب
(برای دریافت پوستر در ابعاد اصلی کلیک کنید)
رهبر معظم انقلاب : اگر چه شهادت برای همه افتخار است، اما پاکبازی چون محمد که از آغاز نوجوانی تا لحظه شهادت، سراسر عمر پربرکت خود را در راه ضربهزدن بر دشمن دژخیم و سرانگشتان پلید او یعنی اسراییل و عمال مرتجع در منطقه، به کار برده و همیشه در زیر قبای ساده خویش بمبی ساعتی علیه صهیونیسم و امپریالیسم با خود حمل میکرد، افتخاری موفقتآمیزتر است.
زندگی نامه
شهید محمد منتظری در سال 1323 در خانواده ای متدین و مذهبی در نجف آباد اصفهان متولد شد. محمد همراه با فراگیری درسهای دبستان، برای کمک به گذران زندگی خانواده، نخست، به کشاورزی و سپس، به کارگری در کارگاه ریخته گری و ساخت قاشق و چنگال پرداخت. در سال ۱۳۳۷، محمد، پس از سپری کردن دوره دبستان روانه حوزه علمیه قم شد. بیشتر درسهای حوزوی سطح و خارج فقه را فرا گرفت. از استادان او در حوزه علمیه قم میتوان از آیات: امام خمینی ، سیدمصطفی محققداماد و علی مشکینی نام برد.
مبارزات سیاسی قبل از انقلاب اسلامی
محمد منتظری، از آغاز جنبش آیتالله خمینی در دهه ۱۳۴۰ در بیشتر عرصههای جنبش کوشا و پرتلاش بود. محمد
که خود به خواندن کتابهای سیاسی علاقهمند بود، در قم چندین کتابخانه سیاسی سیار
در مدرسه فیضیه، مدرسه دارشفاء، مدرسه عبدالرحیمخان معروف به خان و مدرسه حجتیه
برپا داشت تا طلبه ها از آن
بهره برند.
همزمان با اوجگیری جنبش آیتالله خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ علیه حکومت پهلوی، فعالیتهای جهادی خود را
آغاز کرد و تا پایان زندگی به پشتیبانی از ولایت فقیه ادامه داد.
نخستین بار، هنگام دستگیری امام خمینی (ره) در پی اعتراض
به قانون اعطای مصونیت قضایی به مستشاران نظامی آمریکا یا همان کاپیتولاسیون، در
چهارم آبان ۱۳۴۳ دستگیر شد و پس از هفت
ماه، از زندان شاه آزاد شد. در دیماه ۱۳۴۳ که همزمان با ماه رمضان بود، بار دیگر به علت شعار دادن به هواداری
از امام خمینی (ره)
بازداشت گردید. به دنبال ادامه مبارزه، دوباره در
اردیبهشت ماه ۱۳۴۴، بازداشت و به زندان قزل
قلعه در کوی امیرآباد تهران فرستاده شد.
محمد منتظری در آغاز فروردین ۱۳۴۵، برای تأیید اعلامیههای امام (ره) به امضاء گرفتن
از علمای دینی علیه حکومت محمدرضاشاه پهلوی، و پخش اعلامیهها همت گماشت. با
پیگیری ساواک، او در اول مرداد ۱۳۴۵ در حرم حضرت معصومه (س) دستگیر گردید.
وی پیرو مکتب امام خمینی (ره) بود؛ در بازجوییها درباره انقلاب امام خمینی (ره) و مردم
آشکارا گفته بود: «مقلد آیتالله خمینی هستم، نظرم، نظر آیتالله خمینی است.» در
شهریور ۱۳۴۵، او را از زندان قزل قلعه به زندان شماره چهار
قصر تهران منتقل کردند. همبندی وی با عالمانی چون آیتالله محمود طالقانی و آیتالله عبدالرحیم
ربانی شیرازی، از وی مجاهدی خستگی ناپذیر و فراهم آورد و با
وجود شکنجههای فراوان، رسالت خویش را فراموش نکرد. در یادداشتهایی که حجتالاسلام
منتظری از خود به یادگار گذاشته است، به بحثهای خود با بیژن جزنی و برخی از سران حزب توده زندان اشاره میکند
و نتیجه میگیرد که آنها «فی قُلوبهم مرض» هستند.شهید منتظری، در پایان دی ۱۳۴۷ به شرط نرفتن به شهر مذهبی قم، از زندان آزاد شد؛
التزامی که از آن سرپیچید. او باز هم پیکار انقلابی خود را پی گرفت. در تابستان ۱۳۴۸ به تدریس درس حکومت اسلامی میپرداخت و طی سالهای
۱۳۴۹ تا ۱۳۵۰ اقتصاد اسلامی را درس میداد.دست
نوشته های این درس، در ۱۳۵۶، ابتدا در خارج از ایران و پس از آن، در ایران به صورت جزوه، چاپ و
پخش گردیدند.
در ۱۳۴۸ کنسرسیوم نفتی سرمایهداران آمریکایی که دو عضو آن، دیوید راکفلر و دیوید لیلیانتال بودند، برای تاراج بیشتر نفت و دیگر
داراییهای ایران راهی این کشور شدند. به دنبال اعتراض شهید آیتا لله سید محمدرضا سعیدی نسبت به سرمایه گذاری این نفتخواران و شکنجه و شهادت وی، محمد
منتظری با صدور اعلامیههایی، به افشاگری دوباره تاراجگران آمریکایی این شرکت بزرگ
نفتی پرداخت. از این رو، حکومت پهلوی از رفتن
منتظری به حج در ۱۳۴۹ جلوگیری کرد. محمد منتظری در ۱۳۵۰ فعالیتهای سیاسی و ضداستکباری خود را شدت بخشید.
ساواک که دریافته بود که وی با برخی از پیکارگران سر و
سری دارد، بر آن بود تا پس از شناسایی همه آنها، او را دستگیر کند.
فعالیت های بین المللی
شهید
منتظری ناگزیر شد به خارج از کشور برود و نزدیک به ده سال زندگی پنهانی با نامهای
مستعار را به جان خریدار شود. نخست به پاکستان رفت و با رهبران مذهبی؛ چون ابوالاعلی مودودی، از چهرههای دینی پاکستان و وابسته
جماعت اسلامی و مولانا مفتی محمود، رهبر جمعیت علما پاکستان، ارتباط یافت.
محمد منتظری در ۱۳۵۲ به شهر نجف در کشور عراق رفت و فعالیتهای انقلابی خود را در آنجا پیگرفت.
او در درس امام هم حاضر میشد. در آنجا همراه با طلبههای مبارز و پناهنده ایرانی،
گروهی به نام «روحانیون مبارز خارج از کشور» را پایهریزی کردند.
شهید منتظری همراه با فعالیتهای سیاسی و فرهنگی، به آموزش چریکی پیکارگران
ایرانی در عراق نیز میپرداخت. وی در ۱۳۵۴ راهی لبنان گردید. در لبنان هم همچون
عراق، همراه با کارهای فرهنگی و انقلابی، آموزش جنگ چریکی به مبارزان را آغاز
نمود. محمد منتظری از همکاری سازمان الفتح نیز برخوردار بود و خود در اردوگاه
فداییان فلسطینی در لبنان آموزش نظامی دید. در لبنان، به همراه یاران خود در کنار
پیکارگران فلسطینی و لبنانی با اسراییلیها جنگید. خانه هایی که در لبنان و سوریه، در اختیار شهید منتظری بودند، مرکز
دیدارهای وی با کسانی بودند که برای ادامه پیکار با استعمارگران نزد او می- آمدند.
محمد منتظری دامنه جهاد خود را از خاورمیانه به اروپا هم کشانید. وی
در آن زمان با نام مستعار «سمیعی» در پاریس رفتوآمد میکرد و سخنرانیهای امام را
با کمک انجمن اسلامی لندن، در میان انجمنهای اسلامی اروپا و آمریکا پخش میکرد.
محمد منتظری در یکم آبان ۱۳۵۶ به هنگام
شهادت حجتالاسلام سید مصطفی خمینی، فرزند امام خمینی، در لندن بود و توانست به
کمک انجمن اسلامی این شهر و دیگر شهرهای انگلیس، راه پیمایی باشکوهی در خیابانهای
لندن برپا کند و دست داشتن ساواک و صهیونیستها را در این جنایت افشا کند.
وی به دنبال درگذشت مشکوک دکتر علی شریعتی، در برپایی آیین سوگواری وی
در بیروت همکاری شایانی داشت. شهید
منتظری، پس از درج نوشته توهینآمیز روزنامه اطلاعات درباره امام (ره) در ۱۷ دی ۱۳۵۶، بار
دیگر برای افشاگری حکومت شاه، در کشور فرانسه اعتصاب روحانیون مبارز را در کلیسای
سنت مری برگزار کرد. با ورود امام (ره) به نوفل لوشاتو در پاریس، محمد به فرانسه
رفت و مبارزه خود را در آنجا دنبال کرد. پس از
بازگشت امام (ره) از تبعید و اقامتشان در مدرسه علوی، محمد منتظری و گروه آموزش
یافته وی، بخشی از پاسداری و امنیت این مکان را به گردن گرفتند.
محمد
منتظری پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، در پایهگذاری کمیته انقلاب اسلامی در ۲۳ بهمن و
پیشبرد کار آن نقش بهسزایی داشت. همچنین،
در برپایی حزب جمهوری اسلامی در ۲۷ اسفندماه ۱۳۵۷ تلاش
بسیاری کرد.
به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، چون انقلابی میاندیشید، باور داشت که
باید کارها را به صورت انقلابی و آن هم نه با دستگاه زنگزده و پاکسازی نشده نظام
پیشین، بسامان کرد. به همین دلیل است که تا زمان مرگش، با نخستوزیری مهندس مهدی
بازرگان، دولت موقت و لیبرالها رابطه خوبی نداشت. منتظری موضعگیریهای دولت موقت
را، اشتباه و خیانت آمیز و
تصمیمهای آن را در کارهای کشوری و سیاست خارجی نادرست میدانست و میگفت:
«بازرگان در خط ما نیست.» از دید
محمد منتظری، دولت موقت نه تنها برخورد قاطع و انقلابی، با آشوبآفرینی ضدانقلاب
در گنبد کاووس و کردستان نکرد، بلکه به آن آشوبها دامن هم زد. همچنین، به ایجاد
رابطه با جنبشهای رهاییبخش گرایشی نداشت.
محمد منتظری در آغاز پیروزی انقلاب، گروهی به نام «پاسداران انقلاب
اسلامی» یا «پاسا» را سرپرستی میکرد که یکی از گروههای چهارگانهای بود که
بعدها از بههم پیوستن آنها، نهاد انقلابی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوم اردیبهشت
۱۳۵۸ پایهگذاری
شد. پاسا، پاسداری از استقلال، آزادی، حکومت اسلامی، رویارویی با صهیونیسم،
واپسگرایی، استبداد و رهایی همه مستضعفان جهان را هدف خود اعلام کرد. مجله شهید و
پس از آن، روزنامه پیام شهید، وابسته به این گروه بودند. محمد
منتظری برای پیشبرد کار سپاه پاسداران، از ساز و برگ نظامی رزمندگان فلسطینی در آن
نهاد بهره گرفت و واحد جنبشهای آزادیبخش را در سپاه پایهریزی نمود. شهید منتظری
پس از تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، بیشتر وقت خود را برای جنبشهای رهاییبخش
به کار میگرفت؛ زیرا معتقد بود استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم بینالملل،
نمیخواهد هیچ کشور انقلابی و مستقلی در جهان ماندگار شود. بر این پایه، اسراییل
را، دشمن سوگند خورده انقلاب اسلامی میدانست. با چنین باوری بود که رزمندگانی را
به جنوب لبنان گسیل داشت و خود نیز به آنجا شتافت.
با ابوالحسن بنیصدر، نیز سر ناسازگاری داشت. مردم نجفآباد استان
اصفهان در نخستین انتخابات مجلس شورای اسلامی، شهید منتظری را به نمایندگی مجلس برگزیدند.
او همچنین، در شورایعالی دفاع و کمیسیون خارجه مجلس عضویت داشت.
سرانجام، محمد منتظری، هفتم تیر1360 به هنگام شرکت در نشست حزب جمهوری اسلامی در دفتر مرکزی حزب در میدان سرچشمه تهران، هدف جیرهخواران استکبار جهانی و صهیونیسم بینالملل یعنی گروهک مجاهدین خلق قرار گرفت. به دنبال انفجار سهمگینی که در تالار سخنرانی حزب رخ داد، به همراه شهید بهشتی، بسیاری دیگر از نمایندگان مجلس، وزیران و مسوولان بلندپایه کشور به شهادت رسیدند؛ در این رویداد دلخراش، 72 تن از یاران امام امت و انقلاب به خاک و خون کشیده شدند. محمدرضا کلاهی از گروهک منافقین که توانسته بود در حزب جمهوری اسلامی رخنه کند، دستاندرکار آن ترور ددمنشانه شناخته شد. پیکر آن شهید در بارگاه حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
شهید منتظری در کلام بزرگان
امام
خمینی (ره) : او از وقتی که خود را شناخت و در جامعه وارد شد، ارزشهای اسلامی را
نیز شناخت و با تعهد و انگیزه حساب شده، وارد میدان مبارزه علیه ستمگران گردید؛ او
با دید وسیعی که داشت، سعی در گسترش مکتب و پرورش اشخاص فداکاری مینمود؛ او فرزند
اسلام و قرآن بود؛ او عمری در زجرها و شکنجهها و از آن بدتر شکنجههای روحی از
طرف بدخواهان به سر برد.
رهبر معظم انقلاب : اگر چه شهادت برای همه افتخار است، اما پاکبازی چون محمد که از آغاز نوجوانی تا لحظه شهادت، سراسر عمر پربرکت خود را در راه ضربهزدن بر دشمن دژخیم و سرانگشتان پلید او یعنی اسراییل و عمال مرتجع در منطقه، به کار برده و همیشه در زیر قبای ساده خویش بمبی ساعتی علیه صهیونیسم و امپریالیسم با خود حمل میکرد، افتخاری موفقتآمیزتر است.
کلام شهید
شهید منتظری: «هر گروه، هر جناح و هر دستهای که بخواهد تعصب بورزد و تعبد اسلامی را از مردم ما بگیرند، افکار آنها را تخریب کند، به سیاست استقلالطلبانه ما ضربه بزند و بخواهد ما را به ابرقدرتها به خصوص آمریکا نزدیک کند، ما هرگونه سیاست
اینگونهای و هرگونه افرادی را که در این راه قدم بردارند، محکوم
میکنیم.»
شهید منتظری: «اصول راهبردی سیاست اسلامی ما بر این است که باید جهانی فکر کنیم و همه دنیا را در نظر بگیریم. بعد، مسالهای که در دنیا بیشتر مطرح است، ابرقدرتهاست که از طریق حاکمیت زور و سرمایه، ملتها را در بند کشیدهاند و میکوشند آزادی را از آنها بگیرند.