شهید آیت الله محمدی

تاریخ تولد : 1346

محل شهادت : فاو

تاریخ شهادت : 30/6/1365


زندگی نامه شهید آیت الله محمدی

شهید آیت الله محمدی در سال 1346 دیده به جهان گشود. این شهید بزرگوار دانش آموز دوم یا سوم راهنمایی بود که برادرش شهید رحمت الله محمدی به شهادت رسید.  ایشان با شهادت برادرش ادامه تحصیل را رها نمود و با مراجعه به سپاه پاسداران تقاضای اعزام به جبهه نمود.  سپاه با رفتن ایشان مخالفت می کرد ولی ایشان با اصرار بیش از حد به جهت اینکه می خواست راه برادرش را ادامه دهد یک ماه بعد از شهادت برادرش عازم جبهه ها شد و پس از تعلیمات نظامی در خط مقدم جبهه رفت و سلاح برادرش را در دست گرفت و شاید پنج ماهی از شهادت اولین شهید خانواده نگذشته بود که ایشان هم به درجه رفیع شهادت نائل گردید. او این زندگی کوتاه و تازه به جامعه وارد شده را با پرواز به سوی معبود خویش با مرگ عزتمندانه که آرزوی آن را داشت به پایان رساند. توسط پدر و مادر شهید یک قطعه زمین به مساحت پانصد متر جهت احداث حوزه مقاومت کوثر خواهران به سپاه پاسداران شهرستان فلاورجان واگذار گردید.


خاطراه ای از شهید آیت الله محمدی

خاطره ای از زبان یکی از همرزمان شهید جانباز مرتضی پناهی : در طول ماموریتمان به جبهه، یکی از فرماندهان شجاع و بزرگ جبهه از شهر کاشان جهت شرکت درمراسم شهید آمده بود. جمعیتی زیاد از شهر کاشان  شرکت کرده بودند. ماه محرم، امام درنهضت سواد آموزی در بین رزمندگان سخنرانی می کرد. آیت الله که از سن کمی بر خوردار بود فردی از بین کلیه رزمندگان حاضر او را در جلسه صدا زد  به مردم معرفی کرد و اعلام  نمود : شما ببینید امام می فرماید رهبر ما آن طفل سیزده ساله ای است که با نارنجک خودش را زیر تانک دشمن می اندازد. شما مردم این برادر بسیجی را که از سن کمی برخوردار است ببینید که با چه انگیزه ای به جبهه های حق علیه باطل رفته و همین بچه های کوچک امروز هستند که دشمن دین و انقلاب را به زانو در آورده اند.


فرازی از وصیت نامه شهید آیت الله محمدی

((ان الله الشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه))

همانا خداوند خریداری می کند جان ها و مال های مومنین را به بهار بهشت

ای خدای من، معبود من، لبیک بر تو ای خدای من. وای بر من از آتش غضب الهی؛ وای بر من از آتشی که با گناهان بر افروخته ام و از آن وحشت دارم. پس بارالها تو ما را از لغزش ها و خطاهای دنیا دور بدار که اگر دچار آن شویم در واقع از رسیدن به شهادت که آرزوی هر عاشقی است محروم شده ایم. بارالها به ما لیاقت عبادت خالصانه را عطا فرما تا تمامی آن ها برای رضایت و خشنودی تو باشد. خداوندا شهادت را که هر بسیجی و هر سپاهی و هزاران بنده مخلصت در انتظار آن هستند و خاضعانه طالب آن هستند، نصیب ما بگردان تا در پیشگاه اباعبداله الحسین رو سیاه نباشیم. پروردگارا همه ی این محبت های تو با یک نظر رحمت انجام می شود.

 و اما نصیحت من به شما امت ولایت مدار اینست که دست از انقلاب نکشید و همیشه پشتیبان روحانیت باشید و ادامه دهنده ی راه شهدا باشید تا به مسئولیت سنگین خود عمل کرده باشید و در پیشگاه خدا رو سیاه نباشید و توصیه می کنم که مساجد را خالی نگذارید. نصیحت دیگر من به تمامی خواهران حزب الله این است که حجاب خود را حفظ کنید و بچه های خود را مانند یک رزمنده اسلام ترتیب نمایید.ومادر و پدر عزیز و گرامی، ببخشید که نتوانستم زحمت های شما را جبران کنم. من واقعاً شرمنده ام، مادر و پدر عزیزم مرا حلال کنید و برای شهادتم گریه نکنید.واز همه هم محلی ها و همه دوستان و آشنایان می خواهم که مرا ببخشید و هر بدی از من دیده اید مرا حلال کنید و از همه شما می خواهم پشتیبان امام خمینی باشید و به ندای او لبیک گویید و مطمئن باشید روزی مرگ همه  ما قرار خواهد رسید و چه لذت بخش است مرگ با عزت . در آخر برای همه شهیدان علو درجات و برای خدمتگزاران و یاران امام آرزوی سلامتی دارم.

خدایا ، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار ، از عمر ما کم کن و به عمر رهبر افزا

(( والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته ))

23/5/65    آیت الله محمدی