( برای دریافت پوستر در ابعاد و کیفیت اصلی کلیک کنید )
سردار سرلشکر شهید حاج حسین همدانی
جای خالی حاج حسین در بیت رهبری
سردار سرلشگر شهید حسین همدانی (ابو وهب) در سال ۱۳۲۹ در شهرستان آبادان دیده به جهاد گشود و در سن ۶۱ سالگی پس از چهل سال مجاهدت و نبرد در راه اسلام در تاریخ ۱۶ مهرماه ۹۴ در نبرد با تروریست های تکفیری در سوریه به فیض شهادت نایل آمد. سردار حاج حسین همدانی در همان ابتدای جوانی در صف مبارزان انقلابی درآمد و با حضور در محضر آیت الله شهید مدنی در همدان به مبارزه به رژیم شاهنشاهی پرداخت. وی در همان اوایل پیروزی انقلاب اسلامی و به دنبال فرمان حضرت امام خمینی (ره) در جبهه مبارزه با اشرار و گروهک داخلی جان بر کف تن به مجاهدت داد و در سال ۵۹ به همراه خانم مرضیه دباغ از پایه گزاران سپاه استان همدان و بعدها کردستان بود. سردار حسین همدانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی پایه گذاری و تأسیس سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی استان همدان را آغاز و خود نیز به عنوان یکی از ارکان اصلی شورای عالی فرماندهی سپاه استان همدان، فعالیتش را آغاز کرد و با کمک همرزمان و پاسداران آن خطه، به پاکسازی عناصر طاغوت و عوامل فساد و نفاق برآمده و از آنجایی که چندین بار به دست ساواک دستگیر شده و مورد تعقیب بود، عوامل طاغوت را به خوبی می شناخت.
با آغاز جنگ تحمیلی، لحظه ای درنگ نکرده و راه کردستان را در پیش گرفت و از آنجا که پیش از جنگ نیز به کمک مردم محروم کردستان شتافته و با دیگر دوستان و همرزمان در آنجا نیز گروهک های ضدانقلاب را می شناخت، دیری نپایید که به صف دشمن ستیزان پیوست و فرماندهی عملیات های مطلع الفجر را با پیروزی کامل تجربه کرد. حسین همدانی فرماندهی جبهه میانی سرپل ذهاب هم از دیگر گام هایی بود که در راستای مبارزه با دشمن بعثی برداشته و پس از مدتی کوتاه به همراه حاج احمد متوسلیان و شهید همت و شهید شهبازی در تشکیل و سازماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) نقش بسزایی داشت. عملیات فتح المبین و بیت المقدس آن هم با مسئولیت فرماندهی محورهای عملیاتی، تجربه ای نو در قالب هدایت تیپ و لشکر بوده که از فاتحان خرمشهر، سهمی را از آن خود کرد و سپس از تشکیل یگان های رزم سپاه به عنوان بانی و نخستین فرمانده لکشر ۳۲ انصارالحسین (ع) استان همدان، وارد میدان نبرد علیه دشمن بعثی شد. موفقیت های رزمندگان اسلام در سایه فرماندهی این سردار رشید، سبب شد تا فرماندهان روز به روز بیشتر به او اعتماد کرده و مسئولیت های سنگین تری را یکی پس از دیگر به او بسپارند. قبل از عملیات های بزرگ کربلای چهار و کربلای پنج، سردار حسین همدانی به فرماندهی لشگر ۱۶ قدس گیلان انتخاب شد تا توفیق خدمت به کشور را به همراه شرمردان گیلکی در کارنامه خود ثبت کند. از دیگر سوابق مبرز این سردار شهید، می توان به معاونت اطلاعات و عملیات قرارگاه قدس که چندین لشکر و تیپ مستقل را تحت امر داشت، اشاره کرد. همچنین حضور پررنگ وی در عملیات غرور آفرین مرصاد و مجاهدت های وی در مبارزه به منافقین کوردل از دیگر خدمات ارزنده این شهید به ایران اسلامی بود. پس از دفاع مقدس به دانشگاه فرماندهی و ستاد رفته و تحصیل تئوریک و آکادمیک هدایت یگان ها را هم به تجربیات ارزنده اش افزود و با انتصاب به عنوان فرمانده قرارگاه نجف اشرف و لشکر ۴ بعثت در غرب کشور، کارنامه ای موفق از خود به جای گذاشت. معاون هماهنگ کننده نیروی زمینی و جانشینی نیروی مقاومت بسیج در دو دوره و فرماندهی لشکر ۲۷ محمد رسول الله و به همراه آن، جانشینی قرارگاه ثارالله، از دیگر مسئولیت های ایشان بود و معاون مرکز راهبردی سپاه و مشاور عالی فرمانده کل سپاه و جانشینی سازمان بسیج مستضعفان از او فرمانده ای کهنه کار با کوله باری تجربه و شناخت ساخته که سبب شده است تا حساس ترین و مهمترین سپاه کشور که دارای ویژگی های خاص است، بر عهده ایشان گذاشته شود.
۱ ـ فرمانده لشکر ۳۲ انصارالحسین استان همدان۳ ـ معاونت عملیات قرارگاه قدس
مسئولیت های پس از دفاع مقدس سردار حسین همدانی:
۱ ـ فرمانده قرارگاه نجف اشرف و فرمانده لشکر ۴ بعثت
۲ ـ رئیس ستاد نیروی زمینی سپاه پاسداران
۳ ـ جانشینی فرمانده نیروی مقاومت بسیج سپاه (دو دوره)
۴ ـ مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
۵ ـ جانشین سازمان بسیج مستضعفان
۶-عضو هیات امنای هیات رزمندگان
۷-فرمانده سپاه محمد رسول الله (ص) تهران
سردار شهید سرلشگر حسین همدانی، مفتخر به دریافت دو نشان فتح از دست مقام معظم رهبری و فرمانده کل قواست که به خاطر هدایت و فرماندهی موفق لشکرهای تحت امر در دوران دفاع مقدس بوده است. سردار حسین همدانی آخرین ماموریتش، دفاع از حریم مطهر حضرت زینب و کمک به مردم سوریه برای رهایی از دست گروهک صهیونیستی تکفیری داعش بود، که در همین راه شهد شهادت را نوشید و در سن ۶۱ سالگی پس از سالها مجاهدت و نبرد در جبهه اسلام، ندای حق را لبیک گفت و در تاریخ ۱۶ مهرماه ۱۳۹۴ به فیض شهادت نایل گردید. پیکر شهید سردار حسین همدانی در تاریخ ۱۹ مهرماه در تهران تشییع و برای خاکسپاری به زادگاهش همدان انتقال یافت تا همرزمان این شهید در گلزار شهدای همدان آخرین وداع را با وی انجام دهند.
بسمالله الرحمن الرحیم
سپاس خدای را که نعمتها فراوان بر ما ارزانی داشت و فراوان شکر که در عصر خمینی (ره) حیاتمان قرار داد، همه پدران و مادران ما در آرزوی این دوران بودند و ندیدند اما ما دیدیم.
دوران احیای اسلام عزیز و عزتمندی ملتهای مسلمان، مقاومت مجاهدان سپاه اسلام، عصر تحول و شکوه و عظمت در جهان اسلام، عصر بیداری ملتها، عصر زوال طاغوتها، عصر فروپاشی قدرتهای استکباری و عصر برگشتن به خویشتن.
خدا را هزاران شکر به خاطر نعمتهایش، نعمت زندگی در هشت سال دفاع مقدس، زندگی با مجاهدینی که محبوب خدا بودند و میهمان خدا شدهاند.
زندگی در کنار ملتی که خوش درخشیدند و در مقابل همه توطئهها و فشارهای سنگین دشمنان تسلیم نشدند و مدل شدند، نمونه شدند در بین ملتها که سرآمد همه آنها پدران، مادران، همسران و فرزندان شهیدان گرانقدر ما هستند.
چه افتخاری بالاتر از آنکه آزادگان ما و جانبازان ما و خانواده مقاومشان صبر را شرمنده کردند و ۱۰ سال در اردوگاههای حزب بعث صفحه زرین بر تاریخ این ملت نگاشتند. جانبازان ما با تحمل دردهای فراوان حجت را بر ما تمام کردند که باید مقاومت را ادامه داد.
خدای بزرگ را شکر به خاطر نعمت برخورداری از ولایت، ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع).
مگر میتوان از نعمت بزرگی که خدای مهربان به ما داده برآییم. نعمت ولایت فقیه، امام بزرگوارمان، آن پیر جمارانی؛ نعمت جانشین خلف آن، علی زمانمان که ادامهدهنده همان راه و کاروان انقلاب را چه مدبرانه و زیبا از همه گردنهها و کمینها عبور میدهد اما نه، باید بیش از این شاکر باشیم نه زبانی، بلکه عملی مثل شهیدانمان لبیک بگوییم.
بنده حقیر، حسین همدانی، شاگرد تنبل دفاع مقدس اعتراف میکنم که وظایف خودم را به خوبی انجام ندادم و بعضی موقعها این نفس سرکش سراغ من میآمد و مرا گول میزد، وسوسه میشدم، نق میزدم، در درونم اعتراض ایجاد میشد اما خدا مرا کمک میکرد، متوجه میشدم، پشیمان میشدم، توبه میکردم و از خدا طلب عفو و بخشش میکردم و مرا میپذیرفت و این اواخر هم خیلی دلم هوای رفتن کرده بود.
خدا کند که در موقع جان دادن راضی باشد خدای مهربان و خودم به رحمت او امیدوار هستم نه به عملکرد خودم.
از همه دوستان و آشنایان حلالیت میطلبم، از امام و مولایم حضرت آیتاللهالعظمی سیدعلی خامنهای (مدظلهالعالی) که نتوانستم سرباز خوبی باشم عذرخواهی و کوتاهی مرا انشاالله به لطف و بزرگواری خودشان ببخشند.
از خانواده شهیدان، جانبازان و آزادگان همیشه شرمنده بودم که نمیتوانستم خدمتگزار خوبی باشم؛ مرا حلال کنند.
تشکر دارم از همسر عزیزم که همسنگر و همراه خوبی بودند، خداوند انشاالله این عمل شما را ذخیره آخرت قرار دهد و اما سفارش میکنم مثل گذشته بدهکار به انقلاب و نظام باشی نه طلبکار. قانع باش در مقابل کمبودها یا کممهریها صبر داشته باش و مراقب باش فضاسازان تو را ناسپاس نکنند، عشق به ولایت فقیه و اطاعت کامل از ایشان سعادتمندی دنیا و آخرت را دارد.
فرزندانم را سفارش میکنم و تأکید بر حفظ ارزشهای اسلام عزیز و نظام مقدس جمهوری اسلامی که با حفظ ارزشهایش میتوانند تأثیرگذار و مدل و الگو باشند، حجاب برتر بر شما واجب است رضایت پدر پیر شما با حفظ ارزشهاست. سعادتمندی و عاقبت به خیری شما را از خدای مهربان خواستارم.
برای خواهرانم و برادرم و فرزندان عزیزشان آرزوی سعادتمندی دارم، بسیار دوستان خوبی داشتم که یکایک آنها و زندگی با آنها همیشه در ذهن و خاطراتم ماندگار است و به این دوستی مفتخر هستم.
از همه آشنایان و دوستان میخواهم در صورت امکان یک روز برایم نماز و روزه به جای آورند؛ اگر انشاالله در آن عالم دیگر باز هم در کنار شما عزیزان باشم، جبران کنم!
هیچگونه بدهی ندارم و به کسی هم بدهکار نیستم، اما اگر کسی طلبکار بود بدهی را بدهید شاید یادم رفته باشد، به امید رحمت خدایم، خداحافظی با شما و طلب مغفرت بنده گنهکار حسین همدانی.
۲۸ شهریور ماه ۱۳۹۴