۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهید رسول ابراهیمی» ثبت شده است

شهیدرسول ابراهیمی

شهید رسول ابراهیمی

نام پدر: محمدعلی

تاریخ تولد : ۱۳۴۸/۱۰/۲۰

محل تولد:خوراسگان

محل شهادت: شلمچه

تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۵

#زندگینامه 

 در خوراسگان خطه ای که خورشید خانه زاد خاک مقدسش بود، محله «مسجدعلی» دیده به جهان گشود. خار هجران معبودی که رسول دل به مهرش سپرده بود، پر و بال کبوتر جانش را چنان زخمی کرده بود که هیچ چیز جز نگاه مهربان و دستان عنایتمند محبوب نمی توانست مرهم آن باشد. پس با دلی لبریز از آیات آسمانی، گام زدن در راه بندگی را آغاز کرد تا آلام درونش را تسکین دهد.  با مرور صحیفه حق و زمزمه غزلواره ی نماز در جمع مشتاقان درگاه الهی وجودی اسمانی یافت که در فروتنی، همنشین خاک بود. در ساده زیستی چون خانه زاد کردگار، حضرت امیر (ع) به همگان احترام می گذاشت و در سلام کردن، گوی سبقت را از همگان می ربود. به گاه آموختن، یک چند تا پایان مقطع ابتدایی در جاده ی معرفت، اسب همت راند و پس از آن دستان کوچکش یاریگر پدر شد آن زمان که نهال انقلاب، شکوفه زدن را آغاز کرد، سن چندانی نداشت و تنها با حضور در راهپیمایی ها، به آبیاری این نهال شکوهمند پرداخت و پس از به ثمر نشستن آن، سر در راه حفظ آرمان های آن نهاد. آن زمان که نامردان، خنجر سیاه رذیلت و پستی را در پیکر وطن فرو نشاندند و مویه وطن زخمی بود بر قلب هر ایرانی، «رسول» نیز با عزمی جزم که چشمان حقیقت بینش گویای آن بود؛ به دیار پیکرهای تا خدا رفته شتافت. چهل و پنج روز، شب های تاریک را به آتش عشق و جنون کشید و سرانجام سال ۱۳۶۵، در «شلمچه» که رؤیای دور دست فرشتگان خدا بود، با اصابت ترکش به وجود نازنین اش جام زرین شهادت را سر کشید.

شهید رسول ابراهیمی

شهید رسول ابراهیمی

نام پدر: حسن

تاریخ تولد : ۱۳۵۱/۱/۱

محل تولد:خوراسگان

محل شهادت: فاو

تاریخ شهادت: ۱۳۶۷/۱/۲۹

سال ۱۳۵۱ به جمع زمینیان پیوست. با پدر و مادری که سرشار از صفای دل بودند، صفا کرد و وجودش را غرق بحر فتا کرد. دیوانه عشق خداوندی بود و سر از پا نمی شناخت. همواره در محافل دلسوختگان حق حاضر بود و غزل بندگی، آیه های نور و حدیث سرور اهل یقین را زمزمه می کرد و با توسل به معصومین(ع)، آیینه غبار گرفته سیته را جلا می داد. در بزم دوستان با خوش خلقی، جام شادی را به گردش در می آورد و همواره احترام به افراد را در لوح خاطر داشت.