۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روستای طاد» ثبت شده است

سردار شهید محمد جعفری طادی

سردار شهید محمد جعفری طادی

تاریخ تولد : 19/3/1343

نحوه شهادت : اصابت گلوله به سر

تاریخ شهادت : 10/7/1362

محل شهادت : کردستان

مسئولیت : فرمانده گردان


زندگینامه

محمد علی جعفری طادی به سال 1343در روستای طاد به دنیا آمد . نهال وجودش در دامان خانواده ای مذهبی و زحمتکش به سروی بلند قامت مبدل شد. در 4 سالگی از سایه پدر محروم شد. وجود معصومش از همان اوان طفولیت با تازیانه فقر و محرومیت عجین شد، تحصیلات ابتدایی را در محل سکونت به پایان رساند و چون فرزند بزرگ خانواده بود ،بعد از اتمام ابتدایی دوشادوش مادر بزگوارش به کار پرداخت و سرپرستی تنها برادرش را به عهده گرفت . او با سخت کوشی و عزمی راسخ در کارگاه نجاری مشغول به کار شد و در جریان انقلاب اسلامی به امام راحل لبیک گفت و به سیل خروشان مردم پیوست تا بیرق انقلاب بر فراز گسترده ایران به اهتزاز درآید. در این راه با نشر و پخش اعلامیه و پوستر توانست نقش مهمی را ایفا کند. از آنجایی که با فقر و رنج آشنایی دیرنه داشت برای تقسیم زمین بین کشاورزان محروم پیش قدم شد و باتشکیل کتابخانه همراه با شهید بهمن طالبی گام مهمی در آگاه سازی جوانان برداشت  در این راه کتاب‌ها را از منابع مختلف تهیه نمود و آنها را در اختیار عموم به خصوص قشر جوان روستا گذاشت. او با نهادهایی از جمله بسیج ،انجمن اسلامی و کمیته فرهنگی جهاد ، همکاری چشمگیری داشت.بنابراین در سال1360به عضویت بسیج درآمد پس از طی دوره آموزشی به جبهه نور علیه ظلمت به خیل عاشقان شهادت پیوست. در عملیات طریق القدس به عنوان امدادگر شرکت جست .پس از بازگشت از جبهه به پادگان خلیج تهران اعزام شد و برای تبیین اهداف نظام انقلاب اسلامی به مبارزه با منافقین کوردل مبادرت ورزید .پس از اتمام مأموریت در سال 1361 به کردستان اعزام شد و در درگیری‌های متعددی شرکت جست و در یکی از همین درگیری‌ها از ناحیه پا مجروح و بعد از اتمام دوره درمان دوباره به کردستان باز گشت . از آن جا که با منطقه آشنایی کامل داشت در 16/1/1362 به سمت فرماندهی محور حسین آباد – دیواندره انتخاب شد .در روزهای جبهه و مبارزه  خالصانه از خدا می‌خواهد که در واپسین لحظات عمر ،او را از تمام عشق‌ها به جز عشق به او و از تمام امید‌ها به جز امید او ناامید کند . پس از حماسه آفرینی‌های بی شمارو رشادت‌های بی نظیر در منطقه کردستان در مهر ماه 1362 پس از اصابت گلوله به سر به آرزوی دیرینه خود که همان شهادت بود رسید . پژواک نوای حق گویش بر ارتفاعات کردستان طنین افکن شد و پیکر مقدسش چون خورشیدی بر ستیغ قله ایمان تا ابدیت درخشد ، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد .


فرازهایی از وصیت نامه سردار شهید محمد جعفری

هم اکنون که دعوت خدا را لبیک گفته ام ،در سیاهی شب و زیر رگبار مسلسل‌های دشمن وصیت نامه خودرا می‌نویسم .کسی که در راه خدا کوشش و جهاد می‌کند عاشق و عشق زیادی به شهادت دارد و من هم اکنون فرمان رهبر را به جان خریدم و در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل مشغول فعالیت هستم تا باهم این مزدوران شیطان صفت بعثی را از سرزمین خون وشهادت بیرون رانیم . بعد از من راه من را ادامه دهید ونگذارید که سنگر من خالی بماند وتفنگم روی زمین بیفتد و از فرامین رهبر عظیم الشان پیروی کنید و نگذارید که این منافقین ضدخلق بخواهند آشوب کنند . یک توصیه به برادرانم که کاری که می‌کنند برای الله باشد نه برای ریاست . من به خاطر اسلام شهید شدم و به خاطر قرآن نه به خاطر مادیات دنیا و ریاست ، من به همه دوستان و آشنایان توصیه می‌کنم که راه شهیدان را ادامه دهند و نگذارند که این منافقین و مزدوران امریکایی این شیطان صفتان در سنگر هایتان رخنه کنند . پروردگارا از تو می‌خواهم که در لحظه‌های آخر عمر مرا از تمام عشق‌ها به جز عشق به خودت و از تمام امیدها به جز امید به خود ناامید کنی .

۱ نظر

وصیت نامه شهید حمیدرضا صالحی طادی

وصیتنامه شهید حمیدرضا صالحی طادی
نام پدر :  محمد
تاریخ تولد :  1349/4/2
محل تولد :  اصفهان - فلاورجان
تاریخ شهادت :  1365/11/24
محل شهادت :  شلمچه

بسم الله الرحمن الرحیم 
 «ولا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون »
اینگونه مپندارید آنان که در راه خدا کشته می شوند مرده اند بلکه آنان زنده اند و نزد خدا روزی می خورند.

باری پروردگارا تو تمام مردم را در روز قیامت روزی که وعده داده ای که هیچ شکی در آن نیست .
با درود و سلام خدمت حضرت بقیه الله العظم و نائب بر حقش امام خمینی و با سلام ودرود فراوان بر روحانیت مبارز . با درود فراوان به ملت شهید پرور ایران و شهدای صدر اسلام تاکنون و درود فراوان و سلام خدا ورسول .
به نام خدا وصیت نامه خود ر شروع می کنم ، پیامی برای امت حزب الله دارم و تمامی روحانیت اسلام و برادران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و امت شهید پرور که تحت فرماندهی و رهبری امام زمان (عج) و نائب بر حقش مرجع بزرگوار ؟ عالیقدر امام خمینی توصیه می کنم که دوستان عزیزم غیر از اسلام راه دیگری را انتخاب نکنید و فقط به کتاب آسمانی قرآن مجید چنگ زنید و پس از یاد گرفتن قرآن اعمال خود را با آن مطابقت دهند . چند کلمه با پدرو مادر خودم دارم ، خدا برای تو ای پدر و مادر مسلمان که تنها جگر گوشه خود را به یاری اسلام می فرستی تا با نثار قطره ای از خون خود پرچم توحید را سر تا سر جهان به احتزار در آورد .
پدر و مادر عزیزم اگر شهادت نصیب من شد البته من گنه کارم و سعادت آن را ندارم ولی اگر داشته باشم نگران من نباشید . ای مادر بعد از شهادتم سر افراز خواهی شد .
پدر ومادر من راهم را انتخاب کردم و خوب راهی است اما مادر دلم شور می زند و عشق ملاقات حق دارد و فکر می کنم که پدرم مرا حلال کن چون از اول عمرت کار می کردی و مرا بزرگ کردی با شما روز قیامت پیش هم خواهیم بود . پدر و مادر همیشه صبر پیشه کنید که قرآن فرموده است ان الله مع صابرین . به خدا توکل کنید که از نظر مادی و معنوی دارای فضل عظیم است . و شما ای عزیزانی که در پشت جبهه هستند از شایعه پراکنی دشمنان انقلاب می کنند دوری کنید باز توصیه می کنم نگذارید انقلاب بازیچه دست فرصت طلبان باشد . ای مردم که الآن کنار شهدا هستید کمی فکر کنید به این شهیدان برای چه رفتند . ای برادران عزیز با بسیج همکاری لازم را بکنید . ای برادران مرا در کنار برادرم به خاک بسپارید .
زنده جاوید کیست            گشته شمشیر دوست 
وصیت نامه برادر شما حمید رضا صالحی  با شماره شناسنامه 1888   متولد 1349    والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته