احمد احمد. احمد کاظم
این صدایی بود که از داخل بی سیم امد.
مجید گوشی بی سیم را برداشت و گفت: کاظم به گوشم بفرمایید.
کسی از داخل بی سیم گفت: پس چرا این بچه های سکلی نیامدند؟ این جا وضع خرابه! بچه ها یه کمی گوگوری مگوری شدند.
مجید گفت: کجا بیاییم؟ بیاییم موقعیت عباس پور؟ ها؟
صدا دوباره از داخل بی سیم پاشید بیرون و سنگر فرماندهی را پر کرد و کسی گفت: اره جلدی بیایید! زود زود زود. حاجی چشم براهه، راستی پس این انار چه کار می کنه؟ قرار بود انار این جا باشه!