شهید حسن افغانی

شهید حسن افغانی

نام پدر: اسماعیل

تاریخ تولد : ۱۳۳۲/۱/۶

محل تولد:خوراسگان

محل شهادت: خوزستان

تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۲/۱۰


زندگینامه

سال ۱۳۳۲ آنگاه که کره ی خاکی چون قالی هزاران نقش و هزاران رنگ سلیمان نبی (ع) خودنمایی می کرد، پا بر عرصه هستی نهاد. چون گمشده ای در صحرای عدم در جستجوی آب حیاتی بود تا گوارای ضمیر تشنه اش باشد. در ظلمات دنیا، آب بقا را در بلندای بام شریعت یافت و بر آن شد تا به مدد دستان کریم معرفت به آن دست یابد. او که تشنه جام معرفت بود به سن آموختن که رسید، بر آن شد که جام را از دستان ساقی دانایی بگیرد و به جان تشنه کامش بچشاند؛ از این رو هر گونه که بود، از راه مکتب و دبستان و در حین کار و به صورت شبانه، آرزوی دل را تحقق بخشید. در این بین از وجود دستان سخاوتمند پدر محروم شد و جغد غم در خاطرش آشیان کرد اما می بایست بار غمی را که بر شانه های دلش سنگینی می کرد؛ سبک کند. پس بر آن شد تا قاب تنهایی مادر خود را پر کند و چون مردی دلسوز کوله بار زندگی را بر دوش گیرد.

شهید محمدرضا اغلانی

شهید محمدرضا اغلانی

نام پدر: حسن

تاریخ تولد : ۱۳۴۲/۱۲/۱۵

محل تولد:خوراسگان

محل شهادت: خوزستان

تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۷/۵



زندگینامه

سال ۱۳۴۲ ماهی که دیباچه دفتر وجود، کتاب شریعت را کامل و نعمت را بر امت تمام کرد: تولد یافت. از همان زمینه گویی دروازه های زندگی اش به سوی آسمان گشوده شده بود و با اقتدا به عشق معشوق ناز - عزّوجلّ - دل از کف داده بود. هر روز بیش از پیش، غمزه های شورآفرین دلدار، او را در پیشگاه خویش واله و سرگردان می ساخت و لب های او را به ستایش می گشود. به پاس نیایش که می ایستاد، چون ذره ای در برابر آفتاب بود که هرچه بیشتر بالا می رفت دوری از محبوب را بیشتر احساس می کرد. با این حال عزمی جزم داشت که حتی اگر می بایست برای وصل به او فلک را سقف بشکافد، این چنین کند. 

شهید محمدحسین اعتباریان

شهید محمدحسین اعتباریان

نام پدر: براتعلی

تاریخ تولد : ۱۳۴۲/۲/۳

محل تولد:خوراسگان

محل شهادت: آذربایجان غربی

تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۴/۶


زندگینامه

سال ۱۳۴۲ پا به جهان خاکی نهاد و با نوای اندرزهای گرانبهای مادر، هستی یافت. در دو سالگی از وجود دستان پرسخاوت پدرمحروم ماند و به ویرانسرای غم نشست. پس از چندی، پریشان روزگاری او نیز به پایان رسید  و جای وجود مهربان پدر را عمو گرفت. در پی آموختن تا تحصیلات ابتدایی پیش رفت و پس از آن گروه دانش آموزان را ترک گفت. در این بین آنچه که بر سرلوحه زندگی اش نقش شده بود، سرود مهربانی، دوستی و ارج نهادن به مقام پدر و مادر بود به طوری که شاه بیت غزل زندگی اش شراره عشق خداوندی بود. در پی شنیدن ندای امام (ره)، همراه هموطنانش برای ویرانی کاخ ظلم بر اسب همت سوار شد و تاختن علیه دولت حاکم را آغاز کرد؛ چرا که امام (ره) را روح و خون خود می دانست و انقلاب را حق خود می پنداشت 

سردارشهید حمزه بابایی


سردار شهید حمزه بابایی

فرمانده گردان توحید تیپ قمر بنی هاشم 


زندگی نامه 

شهید حمزه بابایی در آبان ماه 1341 در خانواده ای مذهبی بعد از سیزده سال انتظار پدر و مادر پا به عرصه وجود گذاشت. در همین جا لازم به یاد آوری است که در سال 1342 بود که امام فرمود سربازان من اکنون در گهواره هستند و این برادر شهیدمان مصداق راستین این کلام امام است . او در سایه مهر پدر و دامان پاک مادر دوران طفولیت را سپری و پا به دوران تحصیلات ابتدایی نهاد . پس از طی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی در سال 1357-1358 با اخذ دیپلم تجربی از دبیرستان امام خمینی فارغ التحصیل گردید و زندگی مبارزاتی وی از سال آخر دبیرستان در اوج گیری انقلاب اسلامی با شرکت در تظاهرات دانش آموزی شروع شد. در این سال بود که شهید به همراه سایر دوستان مذهبی اش برای اولین بار شعار مرگ بر شاه را سر دادند و با این عمل ترس سایرین نیز ریخته شد .

وصیتنامه شهید غلامحسین امینی

وصیتنامه شهید غلامحسین امینی:

ای مردم ، ای یاران عزیز امام امت: من کوچکم که چیزی گویم ولی آنچه در درون وجود دارم می گویم . مردم قهرمان با مشکلات مبارزه کنید و در بلاها صبر کنید و همچون یاوران امام حسین(ع) باشید با مبارزه ی خود علیه هر گونه ظلم و کفر خود را به خدا نزدیک کنید 

۱ نظر