۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدای خوراسگان» ثبت شده است

شهیداکبر امینی

شهیداکبر امینی

نام پدر: محمدعلی

تاریخ تولد : ۱۳۴۴/۴/۱۵

محل تولد:خوراسگان

محل شهادت: خوزستان

تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۸/۱۱


زندگینامه

سال ۱۳۴۴ لاله ای در باغ عشق زندگی شکوفا شد و به دلیل آنکه روییدنش مصادف با رویش سبز جوان رعنای بنی هاشم بود او را «اکبر» نام نهادند. از همان دوران کودکی و نوجوانی داشتم چون نامش روحی بزرگ داشت. همه در مکتب او درس مهربانی و نیکی را فرا می گرفتند و امانتداری را از او آموخته بودند. آنقدر مست می الهی شده بود که حتی در سرمای زمستان، یخ حوض را می شکست تا وضو بگیرد و دل و جان را صفا دهد. آن چنان عاشق مولایش بود که همواره کلمات قصار کتابش را زمزمه می کرد. چهار سال حدیث علم و دانش را در مکتب علم آموزان فرا گرفت و سال پنجم را در میدان جهاد به پایان برد. از طریق «مکتب الصادق» وارد جرگه انقلابیون شد و به فعالیت های سیاسی روی آورد. پس از آن چون جهاد را وظیفه الهی خود می دانست؛ وارد عرصه نبرد شد. هفده ماه در کنار هم رزمانش با دژخیمان عراقی جنگید و از آنجا که شوریده سری بود که قصد رفتن به کوی جانان را داشت، تلاش را وجهه همت خود ساخت تا قدم در کویش گذارد. 

شهیداصغر امینی

شهیداصغر امینی

نام پدر: عباس

تاریخ تولد : ۱۳۴۲

محل تولد:خوراسگان

محل شهادت: عین خوش

تاریخ شهادت: ۱۳۶۰/۰۱/۰۱


زندگینامه 

خورشید زندگی اش سال ۱۳۴۲ در فلک عشق زمینیان درخشیدن گرفت و با بر تن کردن پرنیان مهر مادری که تارو پودش همه بافته از ایثار بود و آویزه ی گوش نمودن گفتار صادقانه پدری که امید به زندگی را بر صفحه دل می نگاشت؛ قدم به جاده ی پر پیچ و خم زندگی گذاشت. از همان دوران، نسیم عشق الهی به گلستان دلش وزیده بود و روحش برای رهایی از دنیا و رسیدن به دوست همچون اسیری بی قراری می کرد. در کتاب بندگی آنچه آموخته بود آن بود که تنها لحظات ناب زیستن، زمانی است که غنچه های سرخ دعا به هنگام خواندن سرود عبودیت حق شکوفا می شود. از این رو برای آنکه دل شیدا را بیش از پیش مست باده ناب آسمانی کند، پیوسته در جلساتی که به مرور آیه های نورانی کتاب آسمانی می پرداختند، حاضر و خلوت تنهایی خود را با آیه های بندگی منور می ساخت. 

شهید اصغر امینی

شهید اصغر امینی

نام پدر: تقی

تاریخ تولد : ۱۳۴۰/۱/۶

محل تولد:خوراسگان

محل شهادت: جنوب

تاریخ شهادت: ۱۳۶۱/۱۱/۱۸


زندگینامه 

 سال ۱۳۴۰ پا بر عرصه هستی نهاد و با دستان گرم مادری که مهر را هدیه می داد و کلام نافذ پدری که آیه های عشق بر دل می نشست، کاخ امید به فرداهای دور را بنا کرد. آن چنان پرتو عشق ایزدی گوشه گوشه بزم زندگی اش را روشن نموده بود که حتی پیش از آن که به بلوغ دینی رسد، با روزه گرفتن به تزکیه نفس می پرداخت. 

شهید احمد امینی

شهید احمد امینی

نام پدر: کریم

تاریخ تولد : ۱۳۴۷/۳/۱

محل تولد:خوراسگان

محل شهادت: آذربایجان غربی

تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۲/۲۷


زندگینامه 

در برف و سرمای سال ۱۳۴۷، شکوفه ای در «پزوه خوراسگان» روییدن گرفت که با آمدنش گرمی و شادی را برای زمین یخ زده و سرد به ارمغان آورد. هنوز گرم خنده و شادی های کودکانه بود که پدر دار فانی را وداع گفت و او ماند با کاروانی از مشکلات و اندوه. تا سوم دبستان تحصیل کرد و با وجود علاقه بسیار به کسب علم و دانش، دست از تحصیل نیست و قامت کوچک و ناتوانش، با شیردلی با فراز و نشیب چرخ لاجوردی پنجه نرم کرد. برای امرار معاش به کشاورزی پرداخت و پس از آن به کارگری و بنایی مشغول شد. خورشید آتشین جولانی بود که برای به ثمر رساندن میوه انقلاب سوار بر مرکب عشق می تاخت. 

شهیدعلی اکبری

شهیدعلی اکبری

نام پدر: غلامعلی

تاریخ تولد : ۱۳۴۲/۱۱/۱۰

محل تولد:خوراسگان

محل شهادت: مریوان

تاریخ شهادت: ۱۳۶۲/۸/۲


زندگینامه 

سال ۱۳۴۲ در خطه ای که عقیق روشنایی روز از پشت کوههایش سر بر می آورد و به همین دلیل «خوراسگان» خوانده می شود، به زمینیان پیوست. در جاده طریقتی که نسیم عنایت معبود وزان بود و ماهتاب رحمتش تابان، دل وی راه به حقیقت شریعتش برده بود. قصد آن داشت که با سرمستی از چشمه حکمت و زمزمه شعر بلند نبوت، مژده نور را دریابد و انتظار وصال را پایان دهد. به گاه صلای نیایش، در نماز چون کوه می ایستاد و در سجده هایش پیشانی ستایش را بر مهر می گذاشت و آواز درون را در گوش ملائک زمزمه می کرد تا این گونه غم درون را تسلی دهد؛ غمی که آن را عزیز می دانست. به گاه آموختن تا آنجا مشق دانایی کرد که در کنکور دانشگاه تربیت معلم گرگان» پذیرفته شد و یکسال مشغول درس خواندن بود.